ده موضوع که در ایماگوتراپی بررسی میشوند:

در این شیوه ی درمانی باید برای رابطه، وقت صرف کرد. که این رابطه، فقط رابطه ی جنسی نیست و منظور داشتن صرف رابطه است. که هم رابطه ی کلامی و هم رابطه ی عاطفی را در بر میگیرد. در ایماگوتراپی ده موضوع وجود دارد که ببین زوجین بررسی می شود:

1- عشق رمانتیک یک حقه است اولین مورد از ده موضوع است :

یعنی عشق رمانتیک فقط آن قدر توانایی دارد که، دو طرف را به هم گره بزند و بعد فروکش می کند. پس از فروکش کردن، درد و رنج جایگزین شور و هیجان می شود. علت نیروی قدرت مندی که ما را به سمت کسی جذب می کند، این است که ، ویژگی های مثبت والدین که دوست داریم را در فرد مقابل می یابیم. اما پس از فروکشی عشق رمانتیک، ویژگی های منفی والدین را در فرد مورد نظر می بینیم.

2- انتظار هم خوانی نداشتن طرفین را داشتن، دومین بحث از ده موضوع است:

این ناهمخوانی زمینه ی رشد را فراهم میکند. زیرا فرصت دیدن موضوعات را از دیدگاه شخص دیگر، به ما می دهد. در جنگ قدرتی که شکل می گیرد، ما باور داریم که حق با ماست. اما با رشد کردن و دیدن دیدگاه شخص مقابل، این باور کاهش پیدا می کند.

باید در نظر داشته باشیم که افراد غالباً در 2 موضوع باهم متفاوت هستند:

الف) میزان ساختاری بودن در برابر آزاد بودن: یعنی یکی زندگیش مرتب و منظم است و ساختار بندی شده است. یکی دیگر خیر، شلوغ کار است و می گذارد زندگی پیش برود و بعد تصمیم میگیرد که چه باید بکند.

ب) روش برخورد با استرس ها و تعارض ها: یک نفر وقتی که استرس به او وارد می شود، در خود فرو میرود و اصطلاحاً میگویند فرد لاکپشتی است و در لاک خود فرو می رود. در مقابل، دیگری ممکن است در مواقع استرس، پر حرف و پر تحرک باشد و اصطلاحاً تگرگی باشد.

برای مواجهه با این افراد، باید به افراد لاکپشتی فرصت بدهیم که از لاک خود بیرون بیایند و با افراد تگرگی نیز باید با گفتار آرام بخش صحبت کنیم تا آرام شوند.

3- تعارض ها رشدی هستند که قرار است اتفاق بیوفتند:

زیرا فرصت نگاه کردن از دیدگاه متفاوت به موقعیت را به ما دهد. فرصت رشد را باید به طرف مقابل نیز بدهید. می توان تمرین دلتنگی ها و آرزو ها را انجام داد. به این صورت که لیستی تهیه کرده و به همسر می دهیم که چه خوبی هایی همسر داشته که دلتنگ آن هستی؟ و اکنون آرزو داری که چه کارهایی انجام بدهی؟

4- برآوردن نیازهای یکدیگر التیام بخش زخ های گذشته است:

با ایجاد فضای ایمن فرصت التیام زخم ها را فراهم کنیم. مغز تحتانی ما فرق بین دادن و گرفتن، تجسم و واقعیت، مراقبت کردن یا مراقبت شدن را نمی فهمد. در واقع مغز تحتانی ما ” فعل” را نمی فهمد، بلکه “صفت” را می فهمد. پس وقتی مثلاً کسی می گوید:

” چرا فقط من باید از او مراقبت کنم؟ ” ” چرا فقط من زخم های او را التیام دهم؟ ”

باید گفت خیر. تو در زمان مراقبت و درمان زخم های او، از خودت نیز مراقبت می کنی و زخم های خودت را نیز التیام می بخشی.

5- آنچه می گویید اهمیت ندارد بلکه نحوه ی حرف زدن مهم است:

درمانگر در گفت و گوی ایماگویی باید حرف طرف مقابل را انعکاس دهد و تأیید کند. تأیید کردن به معنای موافقت نیست. ” من درکت می کنم که همچین احساسی داری.” حرکت بعدی همدلی است، یعنی از چهار احساس خشم، غم، ترس و شادی، بفهمیم که احساس زیربنایی شخص مقابلمان کدام از این چهار احساس است. “تو همچین احساسی داری، آیا درست فکر میکنم؟” اگر او رد کرد و احساس دیگری را نام برد، حرف او را قبول کنیم.

6- ششمین بخش از ده موضوع، این است که، منفی بافی سوء برخوردی نامرئی است:

فرد منفی باف در زیر این منفی بافی خود، غالباً یک آرزوی بیان نشده دارد. مثلاً وقتی فردی به همسر خود می گوید: “چرا دائم در واتس اپ یا اینستاگرام هستی؟ ” در واقع این شخص یک آرزوی عنوان نشده را بیان می کند. ” من دوست دارم تو در کنار من باشی اما دائم در گوشی تلفن خود هستی.”

پس باید آرزو های بیان نشده ی زیر منفی بافی را بفهمیم و با قدردانی و در میان گذاشتن، می توانیم منفی بافی را کاهش دهیم.

7- جایگزین کردن قضاوت با کنجکاوی:

باید قضاوت کردن را با کنجکاوی جایگزین کنیم. مثلاً: ” چرا شوهر من همیشه فیلم جنگ ستارگان را تماشا می کند؟ او یک احمق است.” این یک قضاوت است و به جای آن باید بپرسیم: “چرا نگاه می کند؟ کجای فیلم برایش جذاب است؟ ” یا مثلاً ” دلیل فرار کردن همسرم از جمع چیست؟ چرا نمی خواهد به منزل عموی من بیاید؟ ” این ها نمونه هایی از کنجکاوی بودند.

باید به یاد داشته باشیم که، در بیان ناراحتی باید: الف) زمان و قرار صحبت را تعیین کنیم، هر موقعیتی برای صحبت مناسب نیست. ب) ناراحتی خود را باید به طور خلاصه بیان کنیم. ج) چیزی را که میخواهیم بیان کنیم، به صورت پیشنهاد ملموس بیان کنیم که همسر بتواند یکی را انتخاب کند.

همچنین جملات خود را با “من” شروع کنیم. (( من ناراحتم)) و از به کار بردن جملاتی که با “تو” آغاز می شود، پرهیز کنیم. ((تو اشتباه می کنی))

نکتهی دیگر که باید توجه کنیم این است که، اگر خواسته ی ما از همسر، برای او دشوار است، از چیزهای ساده استفاده کنیم. به اصطلاح از کاه شروع کنیم نه کوه.

8- مغز دارای 2 بخش تحتانی و فوقانی است:

مغز تحتانی برای بقا تلاش می کند و روش آن گریز و جنگ است. مغز تحتانی مارا با غرایز پیوند می دهد و خشم آن را مدریت می کند. اما مغز فوقانی، توانایی تفکر خلاقانه و پیچیده را دارد. و توانایی پیوند خاطرات با افکار و هیجانات را دارد. پس بهتر می تواند، احساسات را مدریت کند. کنجکاوی بیشتر، خشم و آزردگی را کاهش می دهد و حرکات فیزیکی تر را آرام میکند.

بیشتر احساسات و افکار ما از کانال خشم یا ترس عبور می کنند، که از عملکردهای مغز تحتانی است. اما ما باید مغز را آموزش دهیم تا مسیر های عصبی جدیدی را خلق کند تا احساسات و افکار از مسیر کانال اعتماد و امنیت بگذرند.

9- رابطه ی زناشویی مفرح و جذاب است:

لذت نیاز طبیعی ما است. ارتباط و لذت دو روی یک سکه هستند و زمانی این ارتباط خطرناک است که، ما فکر کنیم طرف مقابل باید نیازهای مارا بشناسد.

خیر!

اینگونه نیست و باید بگوییم، مغز  تحتانی تفاوت هدیه دادن و گرفتن را نمی فهمد. بنابراین، رفتار محبت آمیز تو با دیگری و التیام زخم او، در واقع زخم خودت را نیز التیام میدهد.

خنده و لذت ایجاد کنید ولو به قیمت مسخره بازی.

10- زندگی زناشویی بهترین سیاست بیمه ی کل عمرتان است:

در قسمت های بالا گفته شد که، بهتر است به جای قضاوت از کنجکاوی استفاده شود. اگر درست به آن عمل کنیم، زندگی زناشویی میتواند کل عمر را بیمه کند. برای فرزندپروری مؤثر، لازم نیست اصلاً فرزندپروری را یاد بگیریم. همین که عاشق همسر خود باشی،تأثیر مثبت خود را بر روی فرزند پروری، خواهد گذاشت.

در آخر باید بیان داشت که رابطه ای سالم، باعث بالندگی می شود. افراد در تنهایی هیچ رشدی  ندارند، بلکه درون رابطه باید رشد کرد وگرنه نه مدیتیشن، نه انزوا و نه پرهیز، هیچ کدام اثر گذار نیست. همچنین متعهد دانستن خودمان به تقسیم زندگی با فردی دیگر، باعث افتخار است و مسئولیتی است که ما را به بلوغ می رساند. باید بدانیم که زوجیت مسیری معنوی است.

مطالب فوق خلاصه ای از ده موضوع مورد بررسی  در ایماگوتراپی بود. به امید اینکه راهنمایی برای زوجین باشد.

رفتن به تماس با ما – محصولات