یکی از دلایل انتخاب همسر اشتباه چیست؟
الگو سازی های عاطفی در زمان کودکی مخصوصاً سنین 3 تا 6 سالگی باید از والد همجنس برگرفته شود. یعنی فرزند دختر تمایل به شبیه شدن به مادر داشته باشد. و فرزند پسر تمایل به همانند شدن با پدر داشته باشد. در غیر این صورت، آسیب های زیادی به زندگی زناشویی فرد در بزرگسالی، مثل انتخاب همسر اشتباه، وارد می شود.
این آسیب ها انواع مختلفی دارد که در این گفتگو تأثیر این الگو سازی عاطفی را در انتخاب همسر اشتباه، بیان میکنم.
مثلاً انتخاب همسر اشتباه در مورد این زوج:
دختری که در دوران کودکی مادرش به دلیل بیماری همواره در بیمارستان بستری بوده و نماد یک فرد ناتوان و سربار خانواده بوده است. همچنین قدرتی برای تصمیم گیری ندارد. دیگران نیز پدر را تشویق به ازدواج مجدد و طلاق همسر می نمایند. اما پدر وفادارانه به زندگی با همسر خود ادامه می دهد. در تمام این مدت دختر شاهد این مسائل بوده است.
این دختر ضمن اینکه دلسوز مادر می باشد، اما نمیخواهد مانند او ضعیف، ناتوان و فاقد قدرت باشد. بنابراین، پدر وفادار و قدرتمند را که دارای چهارچوب اخلاقی قوی نیز بوده، به عنوان الگوی عاطفی خود انتخاب میکند.
اکنون در سن بزرگسالی، این دختر با توجه به نیروی غریزه های جنسی خود، تصمیم به ازدواج می گیرد. او ناخودآگاه مردی را برای ازدواج انتخاب می کند که فاقد چهارچوب های اخلاقی محکم است. او مردی بی ملاحظه، تند خو و اهل رشوه و همچنین اهل ارتباط با زنان دیگر است.
بعد از جاری شدن عقد، این دختر متوجه می شود که همسر او، اهل رابطه با زنان متعدد است. او ابراز نارضایتی کرده و اصطلاحاً غر میزند. اما اعتراض مفید و مؤثری نمیکند. زیرا اعتراض مفید آن است که شرایط را تغییر دهد اما غر زدن در واقع اعتراض به مسأله ای است که قادر به تغییر آن نیستیم.
در نهایت این دو ازدواج کرده و صاحب فرزند می شوند. بعد از مدتها این مرد، زن را به طور کلی از زندگی خود پس می زند. و این زندگی به علت سرخوردگی زوجین به طلاق عاطفی و جنسی و در نهایت به طلاق رسمی کشیده می شود.
اما سوال اساسی این است که چرا این دختر با وجود دیدن سرنخ های از بی اخلاقی همسر، همچنان به ازدواج با او تن میدهد؟
او عمداً مردی را انتخاب می کند که برخلاف پدرش، فاقد چهارچوب اخلاقی می باشد. زیرا با توجه به اینکه الگو پذیری این دختر از پدر است. و داشتن گرایش ادیپی به پدر، سبب می شود که داشتن رابطه ی جنسی با مردی شبیه پدر، سخت باشد. بنابراین، برای رهایی از گناه ناشی از رابطه با مرد شبیه پدر، او فردی را انتخاب می کند که شبیه به پدر نباشد. تا بتواند یک رابطه ی جنسی بدون احساس گناه را با او تجربه کند.
پس با توجه به کیس فوق، این نتیجه بر می آید که داشتن الگوی نامناسب در سنین کودکی مهم است. زیرا می تواند سبب آسیب های جبران ناپذیر در زندگی بزرگسالی و زناشویی فرد به جای بگذارد.
در اینجا باید عنوان کرد که در کیس فوق وجود شرایط محیطی و اصرار خانواده بر ازدواج پدر، سبب از بین رفتن نقش پذیری مناسب دختر از مادر بوده است.
رفتن به تماس با ما – محصولات
